از چی بگم وقتی دلم از دل تو دور میمونه
وقتی که قلب پاک تو هیچی ازم نمیدونه
بی بــــــهانه، آغوشـت را میخــــــواهم...
ایـــــن روزها فقــط لمــــس بودنـــت آرامـــــم میکند...
دوستـــــت دارم" هایی که در گوشـت زمزمه میکنـم را باور کـــــن! "
در آغوشـم بگیر قــــــــول میدهــم
تمـام شــــــــــــــــوم...
آنْچِـــﮧ نــآمَـــش زِنْـــבگـــــے اَسْتْــــــ
مَــــرآ کُشْتــْـــ ...
مــــآنْــــבه اَمْ ...
آنْچِـــــﮧ نــــآمَـــش مَــــرگْـــــ اَسْتْـــــ
بـــآ مَــــنْ چِــــﮧ خـــــوآهـَــــב کَـــرْב ؟؟؟
آدم مسـت بـاشـه ... اما پسـت نباشه
آدم سـرکـار باشه ... اما سـربـار نباشه
آدم بیــکار باشه ... اما بـی عـار نباشه
آدم بـی کس باشه ... اما ناکـس نباشـه
آدم بی صفا باشه ...اما بـی وفا نباشه
آدم دلتنگ باشه ... اما دل سنگ نباشه
خلاصه کنم,آدم مـرد باشه...اما نامـرد نباشه
یه وقتایی که دلت گرفته ؛
بغض داری ،
آروم نیستی !
دلت براش تنگ شده ....
حوصله ی هیچكسو نداری !
به یاد لحظه ای بیفت که :
اون همه ی بی قـراری های تو رو دید؛
اما ....
چشمـاشو بست و رفت ... !!!
بـــا تــوام دخـــتــر جــــان: پسری که از این سرِ شهر میکوبه میاد دنبال تو,
پسری که بدون ترس و محکم, همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه,
پسری که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,
پسری که دستات رو تو چراغ قرمزِ خیابونا محکمتر میگیره, ...
پسری که بی هوا برات اس ام اس های غمگین میفرسته,
پسری که تو بیرون رفتنای دسته جمعی ساکت تر از همیشه است,
پسری که وقتی داری حرف میزنی تو صورتت لبخند میزنه,
پسری که موهاتو از جلوی چشمات میزنه کنار,
پسری که وقتی تو خودتی, قلقلکت میده؛
این پسر رو حق نداری اذیت کنی؛ حق نداری....✔
نا آرام میشوی ،
گاهی حسود ،
گاهی خود خواه ،
هروقت جمله ی "خواستن توانستن است"
را میبینم میلرزم......
یعنی او نخواست که نشد!!!!!!!
از چی بگم وقتی دلم از دل تو دور میمونه
وقتی که قلب پاک تو هیچی ازم نمیدونه
ای رفــــیق !!
نیـــمه راه نبـــــاش !!!
آره از عشق تو ديوونگي هم عالميه ...
عادت ندارم درد دلم را ,
به همه کس بگویم ؛
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم
تا همه فکر کنن
نه دردی دارم و نه قلبی...
حالم خوب است اما...
دلم تنگ آن روزهایی
شده که میتوانستم از ته دل بخندم..
دلگیر میشوم وقتی فکر میکنم
که عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثلِ چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
فـــــــــرقی نداره
سقفی بالای سرم باشه یا نه؛
وقـــــــــــتی,
چهار دیواری دستانـــــــت ,مال من است...
به وقتایی که دلت گرفته . . .
بغض داری, آروم نیستی ,دلت براش تنگ شده. . .
حوصله ی هیچکس رو نداری!
به یاد اون لحظه ای بیوفت که بی قراری هاتو دید
اما چشماشو بست و رفت . . .
سالها گذشت
من همچنان درانتظار بالی برای پروازبودم
تو را دیدم
اوج گرفتم
شوق اسمان دربیدار شد
حال با من پرواز کن
که برای
خدادلتنگم
گفتی بازی برد و باخت دارد...
ولی زبانم بند آمد بگویم که من بازی نکردم
؛ من با تو زندگی کردم!
.لعنتی
ارامش وجودمن بودنم دراغوش مردانه ات است
بگذارحسودان هرچه میخواهندبگویند
جزتووعشق توتموم دنیاپر
وقتی در اغوش کسـی باشی کـِ دوســـتَش داری،
دنیا جای خیلـــــی بهتــری ست...
حالا بگــذار همـه بگویــند کـِــ حرام است...
هر چـــِ بـــادابــــــــــاد!
وقتی کسی را دوست داری
حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیا را بدی
فقط یک بار نگاهش کنی
وقتی کسی تو قلبته
حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که عشقته
عاشقی را بلد باشه
ترک کردن خاطراتت سخت است...
هر چند ذهنم را به تخت بسته ام...
اما لعنتی...
تو مانند اعتیادی...
هرگز ترک نمی شوی..
نمی شناسمت...
برایم غریبه شده ای...
از روزی که دستهای او را گرفتی...
دستانت با دستهای من غریبه شده...
دیگر نگاهت را نمی شناسم...
گرمای تنت برایم غریبه است...
تو...
از روزی که او را در آغوش کشیدی...
برای من غریبه شدی...
من همان روز اول قلبم را به تو هدیه دادم...
تو با رفتنت دو قلب داری...
و من مرده ای بیش نیستم...
شیطان را میستایم ......
اری شیطان را میستایم ......
دروغ نگفت.........
جهنم را به جان خرید اما نظاهر بدوست داشتن انسان نکرد ...
مدت هاست دلم احساس سنگینی می کند...
مدت هاست یاد گرفته ام گریه نکنم...
مدت هاست دلم نتوانسته خودش رو سبک کنه...
مدت هاست دیگر در عمق قلبم کسی لانه ندارد...
مدت هاست تمام باورم این است که هرچه بود تمام شد، چه خوب چه بد
نسیمی بود که وزید و رفت...
مدت هاست دل تنگ بارانم...
مدت هاست عاشقی را از یاد برده ام...
مدت هاست یاد گرفته ام بگویم، بنویسم خوبم تا بقیه بشنوند و بخوانند و باور کنند که خوبم...
نمی دانم که مدت هاست چرا این گونه شده ام...
چه حــــــــــالی میــــــــــــــــــــده
یکی انقدر دوست داشته باشه که
بقــــــــــیه بهت حســودی کنن !!!
خیــــــــــلی میچسبه......
شایـــد تنــــهـــا کســـــی نیستم کـــه دوستــــت دارم
امـــــــا....
کــــســـی هستم
کـــه تـــنـــهـــا تـــــــــــو را دوســـت دارم...
داشتنت
مثل نم نم بارون جاده شمال،
مثل خواب بعد از ظهر،
مثل بوسه های تند تند و یواشکی،
مثل آهنگ های قدیمی کریس دی برگ،
مثل دیالوگ های فیلم شب یلدا
آی میچسبه
جادویی ترین سمفونیِ دنیاست،
کنسرت تَنَش!
نُت به نُت
به رقص کشانده زندگی ام را در آغوشش.....
یک روز دوباره می آیم : این جمله را خودش گفت.
گفت که روزی می آید اما نگفت چه روزی!
او که قلبم را شکست و رفت روزی دوباره می آید.می آید و به منی که خسته و بی جانم ، جانی دوباره می دهد و دوباره خاطرات شیرین با هم بودنمان را زنده می کند،
می آید و دوباره خاکستر عشق را در دلم شعله ور میکند.
به انتظار آن روز نشسته ام تا دوباره بیاید و به این قلب شکسته ام
سر و سامان دهد. می آید تا دوباره عاشقانه بر روی گونه مهربانش بوسه بزنم و دوباره به او
بگویم که دوستت دارم ای بهترینم. بیا که بدجور دلم هوای تو را کرده است… بیا که با یک دنیا محبت و عشق و یک عالمه دلتنگی و درد دل به استقبال تو خواهم آمد.
بیا که عشق بدون ما عشق نیست ، این دنیا بدون ما زیبا نیست.
او دوباره می آید تا شبهای تیره و تارم بعد از مدتها ستاره باران شود و
مهتاب مثل گذشته عاشقانه شبهای مرا نورانی کند.
به عشق آمدنت این روزهای تلخ بی تو بودن را با همه غم ها و غصه ها
و گریه هایش سپری میکنم تا دوباره روزی بیایی و به منی که خسته از
زندگی ام نفسی دوباره دهی. یک روز دوباره می آیم : این جمله را خودش گفت.
می آید و مرا عاشقتر می کند و آن لحظه است که دوباره من امیدواربه
زندگی می شوم و خوشبختی را در زندگی ام تضمین می کنم.
بیا عزیزم ، با اینکه قلبم را شکستی اما همچنان درهای قلبم همیشه به روی تو باز است، این قلبم به نام تو و تا ابد برای تو هست. بیا و دوباره اسیر قلب بی طاقت من شو ، بیا وارد همان قلبی شو که خودت آن را شکستی و ویرانه کردی .. این ویرانه قلبم را که خودت با دستهای خودت ویرانه کردی آباد کن و دوباره مرا که همان کویر تشنه و بی جانم را از باران عشقت سیراب کن.
یک روز دوباره می آیم :::: آری خودش گفت که روزی دوباره می آید.
می ترسم از عشق تو بمیرم اما روزی که تو می آیی را نبینم.
می ترسم آنقدر به انتظار بنشینم و نیایی و آخر سر دیگر مجالی برای دیدار با تو نباشد.
می ترسم از آن روزی که تو خواهی آمد و من دیگر نیستم..
آن لحظه هست که می فهمی از عشق تو مرده ام… آری از عشق تو مرده ام.
پس تا خون در رگهایم جاری است و جای قلبم در نبود تو خالی است برگرد.
لــــــــذت بخش تر از این نیست کــــــــه
یــــــــک نفــــر احساست را بفــــــــهمد
بــــــــدون اینــــــــکه مجبــــــــورش كني
میدونی قشـــــــــنگی زندگی به چیه ؟
اینه که تــــــو بی خــــــــــــبر باشـــــی و
یکی به خاطر تو با خدا راز و نیاز می کنه...
تو زندگي به دنبال كسي نگرد كه بتوني با اون زندگي كني
به دنبال كسي باش كه بدون اون نتوني زندگي كني...
دیگر در هیچ هوایی،
نمی توانم نفس بکشم!
عجب نفس گیر است
هوای بــی تــــــــــــــو!
اﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺯﻝ نزنی !!
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺩﻭﺭﯾﺶ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﮑﻨﯽ !!
نمیتونی باهاش رویا نسازی !!
نمیتونی بوسش نکنی !!
نمیتونی بغلش نکنی !!
نمیتونی باهاش بخندی یا گریه کنی !!
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ !!
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯼ !!
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ عاشقا ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻣﯿﺸﻦ . . .
بیا حواس تقدیر را پرت کنیم .....
تو صدایش کن...............
من دزدکی فاصله ها را برمیدارم.....
برای عــآشِق شدن که بــ ــهانهـ هایِ
ریـــز و درشــ ــت لازم نیست!
برای عاشــ ــق
شدن کافیـست تــ ــو نگاه کنی
و من لبخـند بزنمــ!!