دیــــگر از تـنهایی خــسته ام!
بـه کلاغ هـــا زیـرمیــــزی میـدهم
تــا ...
قـــــــصه ام را تــــمام کنند...!!
تو می روی و باز نميگردی
اما چيزی که ميماند...
يک بوسه .!
يک بغض لعنتی .!
يک آه .!
و يک سوال بی جواب :
هنوز هم دلت برای لبهایم تنگ می شود ؟؟؟
چه مهربان بودی وقتی
دروغ می گفتی ...!
همه رژهای قرمز دنیا را
هم برایم بگیرند باز....
ترجیح میدهم لبهایم را با دندان های او
سرخ کنم..!
آتش زבטּ بـہ یڪــْ “ سَرنِـوشتــْ ”
" ڪـِبـْریتـ ْ " نمے خواهـב ڪـِہ !!
“ پــْـا ” می خواهـב …
ڪـِہ لگـב بزنے بـہ همـہ בارایے یڪــْ نفر …
و …
بــــِـــــروے .. !!
یادت باشه گلم!
وقتی که داری گنده تر از دهنت حرف میزنی..
منتظرجرخوردن دهنت باش!
بَهــاے سَنگیـــنــے دادم
تــا فَهمـــیـدم
ڪـَســے را ڪـہ "قـَـصـد" مــانـدن نـَـدارد
بــایـد راهــے ڪـَــرد !

صـدای گام هایتـــو "ضربان زنـدگــی" مــن است !
با مــن راه بـیــا ...
هنوز تشنه ی "زنـــده بـودن" ام ...!
عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد
جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد
رود بی تاب برای لب دریاست ولی...
جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد
مثل موی تو سیاه است و قشنگ
شب برای منِ دلتنگ عواقب دارد
باد هرزه ست !
سعی کن صلح کنی ، جنگ عواقب دارد
آخ ! زنبور عسل عاشق چشم ملکه ست
چشم های عسلی رنگ عواقب دارد
من اشک را به خاطر گرمیش ...
ناله را به خاطر نوایش ...
دنیا را به خاطر خدایش ...
و تو را به خاطر قلب مهربانت , عاشقانه دوست دارم
به عشق اینکه گاهی با تو و گهگاهی به یاد تو .
در زیر باران قدم بزنم عاشق بارانم. . .
به عشق آمدن باران و به اندازه ی تمام
قطره های باران * دوستت دارم
گــــــــــاهی مرا یــــــــــاد کن....
من همـــــانــــــــــم که اگــــــــــر ساعتی از مــــــــــن بی خبــــــــــر بودی آسمــــــــــان را بــــــــــه زمین
میــــــــــدوختی
اگر روزی رسیدی که من نبودم
تمام وصیتم به تو این است
/"خـــــــوب بمـــــــــان/"
از آن خوب هایی که من
عاشقش بودم..!!

گاهی دخترکِ قصه ات را
بانویِ من
صدا کن!
گاهی که با عجله یا با حرص! اسمت را صدا می زند
آرام بگو:
جانم؟
تا ببینی چه آرام و با شرم می گوید:
جانت بی بلا...
گاهی بی دلیل برایش یک جعبه شکلات یا پاستیل بخر
کنارش بنشین و تماشا کن دخترک را...
که ذوق می کند از همان جعبه ای که باور کن
شیرینش بیشتر بخاطرِ دستانِ توست...
پسرک...
بیا یک رازِ دخترانه برایت فاش کنم:
دخترها بیشتر از هر چیز سادگی دوست دارند
یک سادگی پر از شوق هایِ کوچک و رنگی
ازاین تکرارساعتهـ ـا
ازاین بیهوده بودنهـ ـا
ازاین بی تاب ماندنهـ ـا
ازاین تردیدـهـ ـا
نیرنگهـ ـا
... شکهـ ـا
خیانتهـ ـا
ازاین رنگین کمان سرد آدمهـ ـا
وازاین مرگ باورها ورویاهـ ـا
پریشانمـــ
دلـ ـم پروازمیخواهد.
دختره از پسره پرسید:من خوشگلم؟
گفت:نه...
گفت:دوسم داری...؟!
گفت:نچ
گفت:اگه بمیرم واسم گریه میکنی؟
گفت:اصلا...
دختره چشماش پراز اشک شد.هیچ حرفی نزد...
پسره بغلش کردو گفت:
تو خوشگل نیستی... زیباترینی...
تورو دوست ندارم ...عاشقتم...
اگه بمیری برات گریه نمیکنم ...منم میمیرم